بهشت...
مادرم ميگفت تا مادر نشوی حس آن را نداني ....
و چه كودكانه پرسيدم من : كه چرا بهشت زير پاي توست؟
ياد دارم كه چقدر او خنديد
سپس او گفت: بهشت هديه اي بود از خدا... برای من
وقتی تو را در دل داشتم بهشت در دستانم بود و تو در جانم و روزی که تو چشم به جهان گشودی
بهشت را با تمام بزرگی بر زمین نهادم و تو را عاشقانه در آغوش کشیدم فرزندم
آری
برای همین است که می گویند بهشت زیر پای مادران است...
و چه كودكانه پرسيدم من : كه چرا بهشت زير پاي توست؟
ياد دارم كه چقدر او خنديد
سپس او گفت: بهشت هديه اي بود از خدا... برای من
وقتی تو را در دل داشتم بهشت در دستانم بود و تو در جانم و روزی که تو چشم به جهان گشودی
بهشت را با تمام بزرگی بر زمین نهادم و تو را عاشقانه در آغوش کشیدم فرزندم
آری
برای همین است که می گویند بهشت زیر پای مادران است...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی