سونوی ان تی

سلام عشق مامان

جات خوبه فدات شم؟؟؟؟؟؟؟

عزیزمی ... از روزی که رفتم سونو و توی مانیتور حرکتات رو دیدم دلم همش برات تنگ میشه.

روز شنبه 5  اسفند من و تو و بابایی رفتیم مشهد برای سونوی ان تی، حالا بماند که از استرس تمام بدنم سرد شده بود و حالم خیلی بد بود. ساعت 3ونیم رسیدیم مطب دکتر و رفتیم نوبت گرفتیم من نفر 7بودم .منتظر موندم تا نوبتم بشه حدود 4و15 دقیقه اسممو صدا زدن و من اون لحظه فقط ذکر میگفتم و برا سلامتی شما دعا میکردم.

خیلی استرس داشتم.اماده شدم و دکتر دستگاه رو گذاشت .ازش پرسیدم سالمه ؟یه کم مکث کرد و گفت اره صحیح و سالمه کلی هم داره کیف میکنه اون تو بعدشم شما رو نشونم داد وقتی دیدمت قند توی دلم اب شد انگار اون لحظه تموم دنیا رو بهم دادن.خودمونیم ها ولی خیلی شیطون بودی.بعدم پرسیدم جنسیتش چیه ؟گفت به احتمال زیاد دخملی هستی. قربونت برممممممممممممممم

از اتاق اومدم بیرون و خبر سلامتی شما رو به بابایی دادم و با هم رفتیم حرم امام رضا اخه خیلی وقت بود نرفته بودیم. اونجا برای همه ی دوستام دعا کردم .انشالله نی نی همه سالم باشن و هر کی هم منتظره خدا بهش یه نی نی سالم بده.برای شما هم خیلی دعا کردم.

بعدش هم رفتیم جواب سونو رو به دکترم نشون دادم اونم گفت رشد نی نی ت شکر خدا خیلی خوبه.بعدم با دستگاه خودش صدای قشنگ قلبت رو برام گذاشت ولی ماشالله اینقدر شیطون بودی که نمیتونستیم صدای قلبت رو گوش بدیم همش ازین ور به اون ور میرفتی.

یه ازمایش خونم برام نوشت که جواب اونم شکر خدا خوب بود.

خیلی دوستت دارمممممممم گل نازم .دخملیه خوشکلم.

اینم عکس شما انشالله که همیشه سالم باشی . من فدای اون دست و پاهات برم