اخرین روزای بارداری
سلام پرنسس من
دختر قشنگم دیگه داری میای بغلمممممممممم
هنوز باورم نمیشه. الان ساعت 12 و 15 دقیقه ی شب رفتیم توی 20 مرداد و شما قراره 21 مرداد بیای بغلم.
دکتر گفته ساعت 6صبح 21 مرداد بیمارستان باشم.
دختر گلم امیدوارم توی این 9ماه توی دل من اذیت نشده باشی.من و بابایی همه ی تلاشمون رو کردیم که شما اذیت نشی و هر چی دلمون خواست بابایی مهربون برامون خرید .وقتی بیای اونوقت خودت میفهمی چه بابای مهربونی داری.قدرشو بدونی ها
منم اول بابایی رو دوس دارم و بعدش شما رو
دختر گلم نمیدونم برات چی باید بنویسم.باهات خیلی حرف داشتم ولی اینجا که اومدم انگار ذهنم یاری نمیکنه.
دخترم قول بده قوی باشی و صحیح و سالم بیای بغلم.خیلی ماه اخر سخت گذشت بهم .سنگین شده بودم.لگدای شما هم دردناک شده بود ولی عاشق همین لگد محکمات بودم و هستم و میدونم وقتی دنیا بیای دلم برای تکون خوردنات یه ذره میشه ولی لذت در اغوش کشیدنت رو با دنیا عوض نمیکنم.
پس از خدا میخوام اول همه ی نی نی ها سالم باشن و در کنار اونا شما دختر کوچولوی ناز منم صحیح و سالم قدمات رو بذاری روی چشمای من و بابایی.
دختر عزیزم خیلی دوستت دارم و منتظر دیدن روی ماهت هستم.